کد مطلب:95666 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:101

خطبه 169-چون به بصره نزدیک شد












[صفحه 434]

با مرد عرب گروهی از اهالی بصره مرد عربی را بسوی علی امیرالمومنین (ع) فرستادند تا حقیقت حال او را با همراهان عایشه روشن گرداند. علی امیرالمومنین (ع) به گونه ای صحبت داشت كه آن مرد حق را به علی داد و علی فرمود، حال كه حجت بر تو تمام شد با من بیعت كن. آن مرد گفت: من فرستاده خویشم. بایستی به نزد آنان بازگردم و بعد با تو بیعت كنم امام علیه السلام فرمود: تو خود بینایی و می بینی و میدانی كه از جانب كسانی آمده ای تا زمینی را كه در آن باران باریده برایشان بیابی و به سویشان بازگردی و از وجود آب و گیاه آگاهشان گردانی حال اگر آنها با تو مخالفت كنند و در زمین بی آب و گیاه فرود آیند تو خواهی گفت: مرد عرب گفت: من به جایی خواهم رفت كه آب و گیاه باشد و حضرت فرمود پس دست مرا بگیر و آن مرد كه حجت بر او تمام شده بود با آن حضرت بیعت نمود و در سلك یاران او قرار گرفت.


صفحه 434.